ریاست سازمان نظام پزشکی کشور به تازگی اعلام کرده است که اگر چارهای اندیشیده نشود، تا پنج سال آینده در بسیاری رشتهها دیگر جراح نخواهیم داشت و برای یک جراحی ساده قلب باید بیماران را با ده برابر هزینه به خارج بفرستیم! آقای رئیس زاده هم چنین تاکید کردهاند که به همان میزان که جراحی قلب بویژه جراحی اطفال و تخصص بیهوشی در شرف نابودی است، جراحیهای زیبایی و پزشکی لوکس در حال رشد است.
به نظر میرسد آمار ارایه شده در زمینه مهاجرت سالانه حدود ۳ هزار پزشک و ماهانه حدود ۱۵۰ پرستار هم شاهدی بر این هشدار است.
اگرچه وزیر بهداشت موضوع مهاجرت جراحان و پزشکان را بیشتر “فضاسازی رسانهای” میداند اما باید دید برای صنعت گردشگری ایران که با اتکا به توانمندی کادر درمان خود، برروی گردشگری سلامت به عنوان یکی از ظرفیتهای قابل توجه در جذب گردشگر ورودی حساب باز کرده، آیا بروز ضعف در این نقطه قوت میتواند در کنار عواملی دیگر همچون نبود ثبات داخلی، هشدارهای سفر نروید، کیفیت خدمات یا نبود تبلیغات مناسب و عدم نظارت دقیق تر بر چرخه ورود و درمان گردشگر، سبب رکود در این شاخه از گردشگری شود؟
گفته میشود حدود ۵۰۰ هزار گردشگر سلامت در هفت ماه نخست سال به ایران سفر کردهاند. این گردشگران اغلب از کشورهای منطقه میآیند و بیشتر متقاضی جراحیهای زیبایی هستند.
حالا هرچند با توجه به بسیاری عوامل، گردشگری سلامت در ایران در جایگاهی آنچنان که شایستگیاش را دارد،قرار نگرفته اما در رقابت با مقاصد دیگری در منطقه همچون ترکیه یا عمان، مجرب بودن پزشکان ایرانی میتوانسته یک برگ برنده باشد اما با ادامه روند بی توجهیها به شرایط کادر درمانی و اینکه کشورهای رقیب میتوانند قویتر عمل کنند و همین پزشکان مجرب را در مراکز درمانی خود داشته باشند، شاید باید کمی بیشتر برای آینده گردشگری سلامت نگران بود مگر آنکه قرار باشد ایران خود را بعنوان هاب گردشگری زیبایی و پزشکی لوکس، بیش از گذشته مطرح کند البته چنانچه بتواند در بازار رقابتی موجود با ارتقای استراتژی بازاریابی، بهبود خدمات، نظارت بر قیمتها و دیگر عوامل تاثیرگذار، سربلند بیرون آید.